آنچه علم می تواند از هنر بیاموزد
میکروسکوپ به عنوان یک تکنیک پیشرفته در تحقیقات علمی، توانایی مشاهده ساختارهای پیچیده را به گونه ای ارائه میدهد که به درک بهتر عملکردهای تعیین شده طبیعی کمک میکند. میکروسکوپ یکی از ابزارهای اصلی تشخیص در حوزه پزشکی است. زمانی که فردی ساختارهای سلولی را زیر میکروسکوپ بررسی میکند، تصاویر خیره کنندهای را میبیند و نتیجه زیبایی که از بررسی نمونه ها به دست می آید، باعث شده است که بسیاری از مردم میکروسکوپ را به عنوان نوعی هنر در نظر بگیرند. اما آیا این ادعا قابل توجیه است؟ به عبارت دیگر، آیا میکروسکوپ که اساساً راهی برای کسب و تجزیه و تحلیل داده های علمی است، میتواند نوعی هنر نیز در نظر گرفته شود؟
کاربردهای علمی و هنری میکروسکوپ
اگر کسی بخواهد رابطه بین میکروسکوپ و هنر را تجزیه و تحلیل کند. میتوان گفت خلاقیت و اکتشاف، روشی جدید برای دیدن پدیده های جهان است. ماهیت روش علمی و آزمایشی میتواند در هنر کاربرد داشته باشد بهویژه که هنرمند راههای مختلفی را برای بیان خلاقیت ذاتی بررسی میکند. تمرین هنری به خودی خود میتواند نوعی تحقیق و تولید دانش باشد. از این منظر، الهام گرفتن از علم، برای هنرمندان چندان دشوار نیست.
با این حال، یک تفاوت مهم وجود دارد هدف خلاقیت علمی کشف آنچه از قبل در طبیعت وجود دارد است، در حالی که خلاقیت هنری انگیزه فرد را برای تولید اشکال یا بازنمایی هایی تعریف می کند که با پایبندی آنها به واقعیت محدود نمی شود. پس آنچه برای دانشمند مهم است با آنچه برای هنرمند مهم است یکی نیست.
تکنیک های میکروسکوپی
دو تکنیک اصلی میکروسکوپ که استفاده می شود: میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی
میکروسکوپ الکترونی از پرتوی الکترون برای ایجاد تصاویر از نمونه استفاده می کند. این تجهیزات بزرگ و گران قیمت قادر به بزرگنمایی بسیار بالاتر از میکروسکوپ نوری هستند و قدرت تفکیک بیشتری دارند. از انواع میکروسکوپ الکترونی، میکروسکوپهای الکترونی عبوری (TEM) و میکروسکوپهای الکترونی روبشی (SEM) که با شناسایی الکترونهایی که در اثر تحریک توسط پرتو الکترونی اولیه از سطح ساطع میشوند، تصاویر دوبعدی سیاه و سفید تولید میکنند. بوضوح چشم انسان حدود 0.2 میلی متر است، در حالی که میکروسکوپ نوری ممکن است به وضوح تا 200 نانومتر در X یا Y و 700 نانومتر در Z برسد. وضوح SEM و TEM به ترتیب حدود 2 و 0.1 نانومتر است.
میکروسکوپ های SEM یا TEM تجهیزات اساسی هستند که در بسیاری از آزمایشگاه ها وجود دارد. کاربردهای آنها شامل بررسی مواد بیولوژیکی (مانند باکتری ها، ویروس ها و سلول های یوکاریوتی)، نمونه های بیوپسی پزشکی و فلزات و ساختارهای کریستالی، تعیین ویژگی های سطوح مختلف است. در حال حاضر، میکروسکوپ های الکترونی به غیر از تحقیقات، کاربردهای دیگری نیز دارند. آنها به عنوان بخشی از خط تولید یا در پزشکی قانونی برای بررسی نمونه هایی مانند بقایای گلوله استفاده می شوند.
اما سوال این است که چگونه میکروسکوپ، یک ابزار رصد علمی، امروزه برای بسیاری به وسیله ای برای تولید هنر تبدیل شده است؟
میکروسکوپ به عنوان یک هنرمند
در ابتدا دانشمندان از میکروسکوپ برای مشاهده و ترسیم اجسامی که با چشم غیر مسلح قابل مشاهده نبودند استفاده کردند. اما میکروسکوپ ها مانند کامپیوترها به عنوان ابزار هنری نبودند. همانطور که آنتونی ون لیوونهوک، که امروزه به عنوان پدر میکروسکوپ نوری شناخته می شود، هرگز طراحی های خود را به عنوان کار هنری توصیف نکرد. تقریباً همین را می توان در مورد سایر دانشمندان برجسته ای که میکروسکوپ برای اکتشافات آنها وسیله ای بود که جایزه نوبل را برای کارشان دریافت کردند، مانند رابرت کخ گفت. در بسیاری از زندگینامههای این دانشمندان حتی یک اشاره هم به آنها به عنوان هنرمند نشده است.
هنر میکروسکوپ شگفتانگیز است، و میتوانند به ما کمک کند تا ببینیم که محیط اطراف ما چیزی بیشتر و زیباتر از آن چیزی است که با چشمان خود میبینیم.
یکی از قابل توجه ترین استثناها سانتیاگو رامون کاخال است. کاخال دارای استعداد فوق العاده ای در طراحی است. اثر او روابط متقابل بین انواع سلول های متنوع در سیستم عصبی را آشکار می کند و مدل شبکه عصبی عملکرد مغز را رمزگشایی کرده است. او در انتشارات علمی خود از نقاشی و عکاسی استفاده کرده و از طریق آن خلاقیت خود را ابراز کرده است.
اگر دانشمندان با استفاده از میکروسکوپ تصاویری را ثبت کنند آن را هنر نمی نامند، اما این امر مانع از این نمی شود که این تصاویر در نظر بیننده دیگری به عنوان هنر در نظر گرفته نشوند؟
تصاویر گرفته شده از طریق میکروسکوپ ذاتا زیبا هستند. اما آیا زیبایی طبیعی کافی است؟ حتی اگر تصاویر به دست آمده توسط میکروسکوپ ذاتاً زیبا باشند، این که آنها را واقعی گزارش می کنند، از نظر ما هنری نیستند. برای اینکه آنها هنری باشند، خالق آنها باید آنها را از طریق یک رویکرد خلاقانه یا هنرمندانه ارائه کند.
آیا به تصویر کشیدن واقعیت درعکاسی نوعی هنر است؟
با پیشرفت تکنولوژی، میکروسکوپ با دوربین ترکیب شد و کار بسیاری از عکاسان بزرگ به عنوان هنر در نظر گرفته شد. عکاسی از یک سلول، یک اندامک یا یک مولکول، هر چقدر هم که می تواند به عنوان یک تصویر زیبا باشد، نمی تواند به عنوان یک فعالیت هنری تعبیر شود.
آیا عکاسی که لحظه ای از واقعیت را به تصویر می کشد، یک رویداد هنری است؟ در یک محیط غیر علمی، مانند عکاسی خبری، عکاسی برای ثبت لحظهای از واقعیت در تاریخ، سیاست یا ورزش عمل میکند و عکاس ممکن است از درک خلاقانهاش از واقعیت برای دستیابی به تأثیر دلخواه استفاده کند. علیرغم این واقعیت که عکاس ممکن است تا حدی بر حس زیبایی شناختی برای انتخاب صحنه مورد نظر تکیه کند، عکاسی در این زمینه احتمالاً یک شکل هنری نیست. با این حال، کار بسیاری از عکاسان بزرگ زمانی که تلاش نمیکنند لحظهای از واقعیت را ثبت کنند، ممکن است هنر تلقی شود.
در مقابل، هنگام گرفتن عکس های علمی، باید رویکردی ژورنالیستی را اتخاذ کرد و واقعیت را به جای خلاق بودن گزارش کرد. عکاسی از یک سلول، یک اندامک یا یک مولکول، مهم نیست که تصویر چقدر زیبا یا قدرتمند باشد، می تواند به عنوان یک فعالیت هنری تلقی شود. بسیاری از هنرمندان از سلول ها، باکتری ها، ویروس ها و چیزهایی که زیر میکروسکوپ دیده می شوند برای خلق آثار خود الهام میگیرند. میکروسکوپ، به عنوان یک تکنیک در تحقیقات علمی، نقش کلیدی در کشف زیبایی طبیعت داشته است، این امر باعث شده که آن را به عنوان یک هنر توصیف شود.